تجهیزات فروشگاهی ایران

پایگاه اطلاع رسانی تجهیزات، لوازم، ابزار فروشگاهی، سوپرمارکتی، مال، قاب، چرخ، ترولی خرید، لوله هدایت، شلف لیبل، اکسسوری، یراق آلات، زنجیره ای، اتیکت تخفیف، قیمت، هنگر، هوک، آویزهای سقفی، محافظ و گارد، استراکچرهای ایران.

تجهیزات فروشگاهی ایران

پایگاه اطلاع رسانی تجهیزات، لوازم، ابزار فروشگاهی، سوپرمارکتی، مال، قاب، چرخ، ترولی خرید، لوله هدایت، شلف لیبل، اکسسوری، یراق آلات، زنجیره ای، اتیکت تخفیف، قیمت، هنگر، هوک، آویزهای سقفی، محافظ و گارد، استراکچرهای ایران.

اسرار قفسه‌های فروشگاهی

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،خبر خوش برای خرده‌فروش‌ها: بر اساس تحقیقاتی که به‌تازگی انجام گرفته، شما می‌توانید بدون کاهش قیمت‌ها و کاستن از سودِ خود از هر فروش، فروش‌تان را افزایش دهید. چه‌طور؟
 این‌که کالاهای پرفروش را نزدیک به هم بچینید یا این‌که با قرار دادنِ کالاهای مرتبط به هر کالا در کنار یا نزدیک به آن، فروشِ آن کالا را افزایش دهید.
خرده‌فروش‌ها، سوپرمارکت‌ها و هایپرمارکت‌ها، مدت‌هاست از تأثیرِ هر کالا بر میزان فروش سایر کالاها اطلاع دارند، اما تا همین اواخر، کسی از درصد این تأثیر متقابل باخبر نبود. گروهی از محققان روی داده‌های فروش چیپس و ماست‌موسیر (دو کالایی که اغلب با هم فروش می‌روند) در فروشگاه‌های زنجیره‌ای مطالعاتی انجام دادند. برای این‌که بسنجند که این دو کالا چقدر روی فروش هم تأثیر می‌گذارند، به مدت دو سال و نیم و در 180 فروشگاه، این دو کالا را در نقاط مختلف قرار دادند و تعامل آنها را ارزیابی کردند.
وقتی این دو کالا را به اندازه‌ی یک راهرو (بین قفسه‌ها) به هم نزدیک‌تر کردند، متوسط فروش‌شان 0.7 درصد افزایش یافت. و وقتی این دو کالا را به اندازه‌ی یک راهرو از هم دور کردند، فروش‌شان کاهشی 1.4 درصدی را نشان داد. و هنگامی که این دو کالا را در قفسه‌های واقع در طرفینِ یک راهرو قرار دادند، به‌طوری که رو به هم قرار گرفتند، فروشِ هر دو 9.2 درصد افزایش یافت. به گفته محققان، شما می‌توانید بدون فروش ویژه و تخفیف‌دار و کاهش سودِ خود، تنها با تغییر محل هر کالا در فضای سوپرمارکت یا هایپرمارکتِ خود، فروش آن را افزایش دهید.
اهمیت این مطالعات در این است که به خرده‌فروش‌ها امکان می‌دهد سود و زیانِ خود را مدیریت کنند. اغلب مشاهده می‌شود که صاحبان و مدیران سوپرمارکت‌ها و هایپرمارکت‌ها با هر گروه از کالاها بطور مستقل و جداگانه رفتار می‌کنند، در حالی که اگر نگاه کلّی به کالاهای خود داشته باشند، متوجه می‌شوند که گاهی کاهش فروشِ گروه خاصی از کالاها به افزایش فروشِ کالاهای دیگری منجر می‌شود و این تعادل در نهایت به سودشان خواهد بود.
از سوی دیگر توجه به این تعامل میان گروه‌های مختلف کالاها در فضای فروشگاهی، به بهبود تعامل میان تولیدکننده‌ها و فروشگاه‌های خرده‌فروشی منجر خواهد شد تا در نهایت، افزایش فروش محصولات هم به نفع تولیدکننده تمام شود و هم خرده‌فروش به سود مورد نظر خود دست یابد.
البته نزدیک کردن کالاهای مرتبط همیشه به افزایش فروش منجر نمی‌شود. در تحقیقات انجام گرفته، مشخص شد که نزدیک‌تر کردنِ کالاها در فضای فروشگاه اغلب در مورد کالاهای شناخته‌شده به افزایش فروش آنها منجر می‌شود. مشاهده شد که کالاهای مرتبط به هم اما ”ناشناخته“، حتی وقتی نزدیک به هم چیده می‌شدند، تغییرات چندانی در میزان فروش آنها اتفاق نمی‌افتاد!



ساختار و چیدمانِ سوپرمارکت

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،تابه‌حال از خودتان پرسیده‌اید چرا در فروشگاه‌های خرده‌فروشی مانند سوپرمارکت‌ها و هایپرمارکت‌ها، میوه و سبزیجات را درست در قفسه‌های نزدیک به درب ورودی قرار می‌دهند، اما شیر و لبنیات را در قفسه‌های انتهاییِ فروشگاه؟ این نحوه‌ی چیدمان تصادفی نیست! مقصود، افزایش سودآوری برای فروشگاه است!
چرا هر چند وقت یک‌بار، محل کالاهای اساسی و پُرمصرف را تغییر می‌دهند تا شمای مشتری مجبور شوید اطرافِ فروشگاه را به‌دنبالِ آنها بگردید؟! آیا می‌دانستید اگر کالایی در نقطه‌ی خاصی قرار گرفته، بدون‌شک دلیل خاصیِ پشت این قضیه بوده است؟!
همه چیز به‌نحوی جفت‌وجور و طراحی شده تا شما را به سوپرمارکت یا هایپرمارکتِ مورد نظر بکشاند، فکر و احساسات‌تان را روی فضای فروشگاه و کالاهای عرضه شده قفل کند و به مدتِ طولانی‌تری شما را در آنجا نگه دارد. بیشتر ماندنِ شما در فضای فروشگاه یعنی خرج کردنِ پول بیشتر.
صاحبان فروشگاه به شما توصیه می‌کنند که از سیستم اطلاع‌رسانیِ پیامکیِ فروشگاه‌شان استفاده کنید تا از کالاهایی که به مدت محدود با تخفیف ویژه عرضه می‌شوند مطلع شوید. در ضمن، به وبسایت فروشگاه نیز مراجعه کنید و با اشتراک در کلوب مشتریان یا استفاده از فلان طرح ویژه، از تخفیف ویژه برخوردار شوید!
حال، از زاویه‌ی یک مدیر فروشگاه خرده‌فروشی به چیدمان وسوسه‌انگیز کالاها نگاه می‌کنیم:
1. سبزیجات، میوه‌ها و گل‌های تازه: مشتریان حس تازگی را دوست دارند. بسیاری از فروشگاه‌ها به‌اشتباه، نان و شیرینی، شکلات و کالاهای پرمصرف را در همان ابتدای درب ورود به سوپرمارکت یا هایپرمارکت خود قرار می‌دهند. این اولویت‌بندی، نه‌تنها باعث می‌شود که مشتری نیازهای خود را در همان قدم‌های اول در ورود به فروشگاه برطرف کند و به قسمت‌های دیگر فروشگاه مراجعه نداشته باشد، بلکه آن حس تازگی و خوشایند را در ابتدا ورود، دریافت نمی‌کند. قرار دادن میوه‌ها و سبزیجات و گل‌های تازه، این حس را القا می‌کند که ”بقیه‌ی کالاهای ما هم به همین تازگی هستند. پس به تورِ خود در فروشگاه ما ادامه دهید!“
2. پراکندگی کالاهای پرمصرف: گوشت و فرآورده‌های آن در یک گوشه‌ی فروشگاه، نان و غلات در گوشه‌ی دیگر، آن‌طرف شیر و لبنیات و در گوشه‌ی دیگر برنج و حبوبات و…. هرگز این مواد غذاییِ پرمصرف را در یک گوشه‌ی سوپرمارکت یا هایپرمارکتِ خود قرار ندهید. زیرا در این صورت مشتریان تمام نیازهای خود را در همان گوشه‌ی فروشگاه‌تان برطرف خواهند کرد و کالاهای سایر قسمت‌ها روی دست‌تان خواهند ماند!
3. ارزان‌ترین کالا یا کالایی که در دسترس‌تر است: مشتری‌ها دو دسته هستند: یکی آن‌هایی که دنبال جنس ارزان هستند و دیگر آن‌هایی که عجله دارند. آنهایی که عجله دارند، حتی اگر دنبال قیمت مناسب باشند، به هر حال، اولین کالایی را که در دسترس‌شان باشد برمی‌دارند. آن‌هایی هم که دنبال جنس ارزان هستند معمولا طبقات مختلف قفسه‌ها را به‌دنبال نوع خاصی از کالا که قیمت مناسب‌تری در مقایسه با نمونه‌های مشابهِ اطراف خود دارد می‌گردند. بنابراین کالاهایی که قیمت مناسب یا پایین‌تری دارند، نیازی نیست که در طبقات هم‌سطح و هم‌ارتفاع با چشم‌های مشتریان قرار بگیرند. چون در هر صورت، مشتری‌ای که به دنبال کالای ارزان‌تر است، آن را در هر طبقه‌ای از قفسه (بالاتر یا پایین‌تر از ارتفاع چشم) پیدا خواهد کرد. بنابراین قفسه‌های هم‌سطح با چشم‌های مشتریان برای قرار دادن کالاهایی مناسب است که قیمت بالاتری دارند یا فروش رفتنِ آنها برای فروشگاه سودآوری بیشتری دارد.
البته مشتریانی هم هستند که زیر بارِ این ترفندهای استراتژیک در چیدمان کالاهای فروشگاهی نمی‌روند و از قبل به‌صورت آنلاین یا با استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف، مقایسه‌ی قیمت‌ها و کالاهای موجود در بازار را انجام می‌دهند و با اطلاع و ذهنیتِ قبلی به فروشگاه مراجعه می‌کنند و از همان ابتدا می‌دانند که چه بِرَندی را با چه قیمتی خریداری خواهند کرد!



تأثیر رنگ‌ها در فروشگاه خرده‌فروشی، رستوران و کافی‌شاپ

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،رنگ‌ها یکی از ابزارهایی هستند که همه‌ی خرده‌فروش‌ها، رستوران‌ها، قنادی‌ها و … می‌توانند برای تأثیر روانی بر مشتریان خود از آن استفاده کنند، و اتفاقاً این کار را نیز انجام داده و می‌دهند.
اگر رنگ‌های به‌کاررفته در دکوراسیون و طراحی فروشگاه و … با بسته‌بندی کالاها، نحوه‌ی عرضه و نمایش آن‌ها در قفسه‌ها و ویترین‌ها و همچنین نورپردازیِ فضای فروشگاه هماهنگیِ لازم را داشته باشد، می‌توانند موفقیتِ فعالیتِ آن فروشگاه را تضمین کنند. اهمیتی ندارد که چقدر فروشگاه خرده‌فروشی، رستوران، کافی‌شاپ یا قنادیِ شما رنگارنگ و جذاب است، بلکه انسجام و هماهنگیِ رنگ‌ها با دکوراسیونِ آن است که تعیین‌کننده است.
رنگ‌ها نقطه‌ی مرکزیِ این انسجام در فروشگاه شما هستند. چرا که ما بطور غریزی و ناخودآگاهانه به رنگ‌ها واکنش نشان می‌دهیم. با دیدن رنگ قرمز می‌ایستیم و با رنگ سبز حرکت می‌کنیم. ذهن ما در مقابل رنگ‌ها شرطی شده است و فروشگاه‌های خرده‌فروشی، کافی‌شاپ‌ها و … باید هم به بُعد فیزیولوژیکی تأثیر رنگ‌ها و هم به تأثیر روانشناختی آنها بر انسان توجه کنند. اما چرا ما به رنگ‌ها واکنش نشان می‌دهیم؟
ما به رنگ‌ها واکنش نشان می‌دهیم چون آنها به ما کمک می‌کنند تا درک و برداشتِ خاصی از محیط اطراف‌مان داشته باشیم. در واقع حدود 80 درصد از داده‌های محیط اطراف از طریق چشم‌ها به مغز ما می‌رسد. بنابراین وقتی رنگ‌ها از طریق حواس بینایی، ما را به یادِ پدیده یا اتفاق آشنایی می‌اندازند، به‌لحاظ غریزی احساس راحتیِ بیشتری می‌کنیم. برای مثال، با دیدن رنگ آبی، به یاد آسمان می‌افتیم و از نظر روانی احساس آرامش می‌کنیم. به همین دلیل است که امروزه بسیاری از بیمارستان‌ها و زندان‌ها برای کنترل رفتار بیماران و زندانیان، از رنگ‌های خاصی استفاده می‌کنند.
روانشناسی رنگ‌ها توضیح می‌دهد که چرا مردم در محیط‌های سبز رنگ احساس آرامش بیشتری دارند و چرا وزنه‌برداران و بدن‌سازان در سال‌های ورزشیِ آبی‌رنگ عملکرد بهتری دارند. به همین دلیل است که برخی تولیدکننده‌های رنگ، برچسب اطلاعات هر رنگ را ضمیمه‌ی هر رنگ می‌کنند و خواص درمانیِ آن را در آن ذکر می‌کنند.
همه‌ی ما در واکنش به رنگ‌ها اشتراکاتی داریم اما به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی، تفاوت‌هایی نیز وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرند. برای مثال در کشورهای غربی، رنگ سفید، رنگ ازدواج است اما سفید در کشور چین، نشانه‌ی مرگ است. در کشور برزیل، بنفش رنگِ مرگ است. رنگ زرد در کشور چین رنگی مقدس و مورد احترام است، حال آنکه در کشور یونان، نشانِ غصه و اندوه و در کشور فرانسه نشان‌دهنده‌ی حسادت است.
همه‌ی ما با دیدنِ رنگ قرمز، تپش قلب می‌گیریم و فشار خون‌مان بالا می‌رود. برعکس، اگر به فضایی نگاه کنیم که بخش اعظمِ آن را با سفید و خاکستری رنگ‌آمیزی کرده‌اند، خسته و مضطرب و عصبی می‌شویم و حوصله‌مان سر می‌رود. اطلاع و استفاده از این نکات مرتبط با رنگ‌ها در فضای فروشگاه‌های خرده‌فروشی، قنادی‌ها، کافی‌شاپ‌ها و … می‌تواند مشتری را به داخل بکشاند و او را به خرج کردن ترغیب کند.
البته تصور نکنید که با انتخاب رنگ مناسب، همه چیز روبراه می‌شود! شما باید مشخص کنید که مشتریان مورد نظر شما از چه گروه هستند؟ در چه گروه سِنی قرار می‌گیرند؟ کودک؟ نوجوان؟ سی و چند ساله؟ مسن؟ موفقیت هر فروشگاه بستگی به این دارد که مشتری به خودِ کالاهای عرضه شده و هم به محیط و فضای فروشگاه چه واکنشی نشان می‌دهد. کافی‌ست نتوانید بین رنگ فضای مورد نظر و مشتریانِ خود تناسبی ایجاد کنید. در این صورت هیچ ارتباطی بین برندهای شما و مشتریان برقرار نخواهد شد.
تأثیر رنگ‌ها تا رستوران‌ها و فست‌فودها (خرده‌فروشی‌های مواد غذایی) نیز کشید شده است. در فست‌فود‌ها از رنگ‌های زنده مانند قرمز و نارنجی استفاده می‌شود تا ما را به ”زود خوردن و زود رفتن“ ترغیب کنند. برعکس در رستوران‌های لوکس، از رنگ‌های آرامش‌بخش استفاده می‌کنند تا مشتریان را به ”این دست و آن دست کردن“ ترغیب کنند؛ اینکه غذا را با آرامش بخورند، و چند دقیقه بعد یک نوشیدنی یا دسر نیز سفارش دهند!
مشاهده شده که برخی از فروشگاه‌های خرده‌فروشی، رستوران‌ها و قنادی‌ها از موکت‌هایی با رنگ‌ها و طرح‌های خاص برای کف‌پوش فضای خود استفاده می‌کنند و از همان درب ورودی نصب می‌شود، چون مشتریان در همان بدو ورود به فروشگاه، خود را با هر چیزی که در داخلِ فضای فروشگاه، رستوران، قنادی و … وجود دارد هماهنگ می‌کنند. استفاده از طرح‌های خاص بر روی این کف‌پوش‌ها می‌تواند در ناخودآگاه مشتریان، مسیری را برای راه رفتن ترسیم کند و آنها را به سمت و سوی مورد نظر بکشاند.
با علمِ به تأثیر رنگ‌ها بر ذهن و روانِِ مشتریان، می‌توان حس گرما، صمیمیت، اعتماد، آرامش یا هیجان را در آنها القاء نمود و از این طریق، میزان فروش را مورد تغییر و نوسانات چشمگیر قرار داد.


تأثیر چیدمان فضای فروشگاه در تصمیمات مشتریان

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،برای همه این اتفاق می‌افتد که از یک فروشگاه خرده‌فروشی مانند سوپرمارکت یا هایپرمارکت خارج می‌شوند و وارد فروشگاه دیگر می‌شوند و به نظر می‌رسد که همه‌ی آنها شکل و ظاهری بسیار شبیه به‌هم دارند، همان قفسه‌ها و همان چیدمان خسته‌کننده!
اما دلیل این وضع این نیست که صاحبان و مدیران این فروشگاه‌ها قدرت تخیل ندارند. بلکه همه‌ی آنها مطالعه کرده و می‌دانند که بر اساس علم روز سازماندهی و طراحی فروشگاهی، بیشترین احتمال فروش کالا هنگامی وجود دارد که همه چیز به این صورتی که مشاهده می‌کنید چیده شود.
در برخی از فروشگاه‌های بزرگ، چیدمان و سازه‌ها به‌قدری پیچیده هستند که چند دقیقه طول می‌کشد تا یخِ مشتری آب شود و بتواند با فضای فروشگاه خو بگیرد. آنجا در ابتدای ورودیِ سوپرمارکت یا هایپرمارکت، که به منطقه‌ی کُندرو معروف است، مشتریان سرعت خود را کم می‌کنند تا نگاهی به اطراف بیندازند و دو دوتا چهارتا کنند، حتی وقتی که همه چیز شبیه به فروشگاه‌های قبلی باشد. در اصطلاح فروشندگان هایپرمارکت، اینجا در ابتدای ورود به فروشگاه، فروشِ چند کالا ”سوخت“ می‌شود. بنابراین بهتر است در این نواحی از هایپرمارکت، کالاهای تبلیغاتی قرار گیرند. برخی از فروشگاه‌های بزرگ خرده‌فروشی، افرادی را برای خوشامدگویی در ابتدای درب ورودی قرار می‌دهند، تا مشتری حس کند که به فروشگاهی قدم گذاشته است که آدم‌های خوبی آن را اداره می‌کنند! البته احتمالِ ”بلند کردنِ جنس“ از فروشگاهی که این پرسنل خوب و مؤدب آن را می‌گردانند بسیار پایین می‌آید.
کمی جلوتر، منطقه‌ی ترمز است که معمولا سی‌دی و دی‌وی‌دی و مجلات و کتاب‌ها را قرار می‌دهند. مشتریان اغلب حداقل برای نگاه کردن و ارضای حس کنجکاوی در این نقاط می‌ایستند و این فرصت مناسبی برای فروش کالاها بدون برنامه قبلی (فروش فی‌البداهه) است. اما آنهایی که تصمیم قطعی برای خرید بر اساس فهرست خود دارند، در این نقاط سرعت‌گیر نمی‌ایستند و به راه خود ادامه می‌دهند و اغلب اولین چیزی که به آن می‌رسند میوه و سبزیجات تازه است.
البته میوه و سبزیجات زود خراب می‌شوند و باید در انتهای فضای فروشگاه واقع شوند، نه همین ابتدای راه، اما علم روانشناسی می‌گوید که دیدن و خریدنِ میوه و سبزیجات علاوه بر تأثیر مثبت روی روحیه مشتری، باعث می‌شود که برای خرید مواد غذایی سنگین‌تر و گران‌قیمت‌تر تمایل بیشتری نشان دهد.
امروزه بسیاری از خریداران می‌دانند که کالاهای اساسی مانند شیر و لبنیات را به‌عمد در قسمت‌های انتهایی فروشگاه می‌چینند تا مشتری را تا انتهای فروشگاه بکشانند. بنابراین مسئولان سوپرمارکت یا هایپرمارکت این نوع کالاهای را در میانه‌های قفسه‌های فروشگاهی می‌چینند تا مشتری برای یافتن آنها ناچار باشد همه‌ی قفسه‌ها را بازدید کند تا آنها را پیدا کند. همه‌ی این تکنیک‌ها برای این است که زمانی را که مشتری در فروشگاه صرف می‌کند افزایش دهند.
هنوز بسیاری از فروشگاه‌ها معیار فروشِ خوب را ”پاخورِ“ هر فروشگاه می‌دانند یعنی تعداد مشتریانی که وارد فروشگاه می‌شوند. اما این اعداد و ارقام به مدیر یا صاحب سوپرمارکت یا هایپرمارکت نمی‌گویند که این مشتریانی که وارد فروشگاه می‌شوند، به کدام نقاط فروشگاه بیشتر می‌روند و در چه قسمت‌هایی از فروشگاه وقت بیشتری می‌گذارنند و کجاها سرعت راه رفتنِ خود را کُند یا تند می‌کنند. اما امروزه رهگیریِ تلفن‌های همراه مشتریان در تمام نقاط فروشگاه توانسته اطلاعات جالب و کاربردی در اختیار مسئولان فروشگاه‌های خرده‌فروشی قرار دهد. برای مثال، هر یک درصدی که به زمانِ صرف شده توسط مشتری در فروشگاه افزوده می‌شود، میزان فروش 1.3 درصد افزایش پیدا می‌کند.
بعد از میوه و سبزیجات، نوبت به بخش گوشت و فرآورده‌های گوشتی و سپس بخشِ نان تازه می‌رسد. نان تازه اغلب در هایپرمارکت‌ها و حتی سوپرمارکت‌ها راه‌اندازی می‌شود تا مشتریان را با بوی نانِ داغ و تازه که از همان ابتدای ورود به فروشگاه به مشام می‌رسد گرسنه کنند. چون همانطور که پیش از این گفتیم، مشتریِ گرسنه، بیشتر خرید می‌کند.
این نکته قابل توجهِ مدیران و صاحبان فروشگاه‌هاست که تصور می‌کنند تنها از راه نمایش تبلیغاتِ بصری و دیداری می‌توانند مشتری را به خرید بیشتر ترغیب کنند. حتی انتشار بوی ملافه‌های تازه شسته شده و تمیز در محل فروش محصولات شوینده و بهداشتی می‌تواند در فروش این محصولات افزایش ایجاد کند.
بسیاری از مشتریان به محققان می‌گویند که اغلب با در نظر گرفتنِ قیمت کالاها و نیازی که این کالاها از آنها برطرف می‌کنند می‌توانند خرید عاقلانه و منطقی انجام دهند، اما اعتراف می‌کنند که عوامل تأثیرگذار بر ذهن ناخودآگاه و غرایزشان و احساساتی که عوامل مختلف در محیط فروشگاه در آنها برمی‌انگیزند نیز در این تصمیم‌گیری‌های حساس دخیل هستند.



چهار C در بازاریابیِ تصویریِ قفسه های فروشگاه خرده فروش

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،در فرآیند فروش کالاهای خرده فروشی و کالاهای گرانقیمت یا خاص، چهار اصل اساسی و تعیین کننده در میزان موفقیت فروش نقش ایفا میکنند که به «چهار C» موسوم هستند:
  -  Command Attention
  -  Connect with the shopper
  -  Connect with the shopper
  -  Close the Sale
هر یک از این چهار رکن، مرحله ای است که مشتری در نقطه ای که با کالای خرده فروشی مواجه می شود طی و تجربه میکند. این فرآیند دقیقا در لحظه ای آغاز می شود که مشتری از پیشنهاد خرید یا کالا آگاه میشود و تصمیم میگیرد که آن را خریداری بکند یا نکند. میتوانید به این فرآیند به عنوان مسیری به سوی خرید نگاه کنید که درست در همان نقطه ی مواجهه اتفاق می افتد.
1. Command Attention جلب توجه مشتری: چیزی که دیده نشود، تأثیری هم روی دیگران نخواهد گذاشت! در فرآیند «چهار C»، چه در فروش حضوری در فروشگاه خرده فروشی و چه در فروش آنلاین، باید اطمینان حاصل کنید که نقطه ی فروش Point of Sale شما برای مشتری قابل رؤیت است.
2. Connect with the shopper برقراری ارتباط با خریدار: به محض اینکه توانستید توجه مشتری را به سمت کالایتان جلب کنید، در مرحله بعد باید مطمئن شوید که مشتری با دیدن کالای شما متوجه می شود که آن کالا به چه دلیل آنجاست و چه نیازی را برای او برطرف خواهد کرد. این مرحله در عرض یکی دو ثانیه اتفاق می افتد و در همین زمان کوتاه، اگر نتوانید این ارتباط را بین مشتری و کالایتان برقرار کنید، مشتری بدون هیچ تردید و فکری، از کنار کالایتان خواهد گذشت. شکست در این مرحله یعنی ماندگار شدن کالاهایتان بر روی قفسه های فروشگاه!
3. Convey information انتقال پیام به مشتری: اکنون که مشتری را در دو مرحله ی اول به ایستادن در مقابل قفسه ی کالایتان ترغیب کردید، مشتری در این حالت در حال بالا و پایین کردن عوامل مختلف برای تصمیم گیری بر سرِ خریدن یا نخریدن کالای شماست. اینکه پیام شما برای مشتری چقدر شفاف و گیرا و متقاعدکننده باشد تعیین میکند که این مشتری تا چه حد به کالایتان نزدیک می شود و از بالا و پایین کردنِ لزوم خرید کالا به مرحله ی خرید قطعیِ آن قدم میگذارد.
4. Close the Sale جمع بندیِ فرآیند فروش یا نهایی سازیِ فروش: پس از جلب نمودن توجه مشتری، برقراری ارتباط با او و انتقال پیام به او (مبنی بر اینکه این کالا همان چیزی است که او برای رفع نیاز یا ایجاد احساس رضایت در خود به آن نیاز دارد) ، اکنون نوبت به این می رسد که کالا از درون قفسه وارد سبد یا چرخ خرید فروشگاه شود.
شرکت هایی که با هدف تحقق و رعایت «چهار C»، دکوراسیون و قفسه بندی فروشگاهی را طراحی و اجرا میکنند، شاید در ابتدا هزینه ای را به شما پیشنهاد کنند که به نظر سنگین برسد، اما در بلندمدت خواهید دید که استفاده نکردن از طراحی و دکوراسیون هدفمند خساراتی به مراتب سنگین تر را متوجه فروشگاه و کسب و کار شما خواهد کرد.