تجهیزات فروشگاهی ایران

پایگاه اطلاع رسانی تجهیزات، لوازم، ابزار فروشگاهی، سوپرمارکتی، مال، قاب، چرخ، ترولی خرید، لوله هدایت، شلف لیبل، اکسسوری، یراق آلات، زنجیره ای، اتیکت تخفیف، قیمت، هنگر، هوک، آویزهای سقفی، محافظ و گارد، استراکچرهای ایران.

تجهیزات فروشگاهی ایران

پایگاه اطلاع رسانی تجهیزات، لوازم، ابزار فروشگاهی، سوپرمارکتی، مال، قاب، چرخ، ترولی خرید، لوله هدایت، شلف لیبل، اکسسوری، یراق آلات، زنجیره ای، اتیکت تخفیف، قیمت، هنگر، هوک، آویزهای سقفی، محافظ و گارد، استراکچرهای ایران.

قفسه بندی هایپرمارکتی در شرکت راک تهران

«تجهیزات فروشگاهی ایران»-قفسه بندی هایپرمارکتی تجهیزات فروشگاهی جهت سوپرمارکت های بزرگ و هایپرمارکت ها با ابعاد قابل تغییر از ارتفاع 1400 تا 3000 میلی متر و عمق 400 تا 600 میلی متر و طول 750 تا 1330 میلی متر بصورت یکطرفه و دو طرفه به کار میرود.
ستونها از پروفیل بسته انحصاری شرکت راک تهران به ابعاد 90*30 میلی متر و ضخامت 2/5 میلی متر می باشد.
قابلیت اضافه نمودن یراق آلات مختلف جهت مصارف گوناگون را دارد.
سرلاین انتهایی در قفسه های دوطرفه بصورت تخت و نیم گرد قابل ارائه میباشد. این جا می توانید مشاهده کنید.



 
ادامه مطلب ...

شرکت تجهیز فرآیند سیستم

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران، شرکت تجهیز فرآیند سیستم با هدف ایجاد مجموعه ای جهت پاسخگویی به کلیه نیازهای فروشگاهی کشور سعی نموده است با فراهم نمودن طیف وسیعی از محصولات بزرگترین سازندگان کشور ترکیه روز به روز گام های موثرتری را در جهت علمی نمودن این بخش بردارد. این شرکت با بهره گیری از دانش و تجربه مدیران خود و با اتکا به تخصص تیم های طراحی و فنی و مهندسی، همواره بهترین راه حل ها را به مشتریان خود ارائه خواهد داد.



رصد سرّی فرآیند خرید در فروشگاه خرده‌فروشی

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،

مطالعه و رصد مخفیانه فرآیند خرید در یکی از فروشگاه‌های کفش انجام گرفت که در آن، مدیر اجرایی فروشگاه، در ازای پرداخت هزینه‌ای، از افراد درخواست می‌کرد که به فروشگاه مراجعه و خرید کنند. همزمان، دوربینی روی کت یا پیراهن یا شلوار آنها نصب می‌شد که صدا و تصویر عملکرد آنها را حین خرید ضبط و ثبت کند. 

پس از بررسی فیلمِ خرید این مشتریان، به مشتریانی که عملکرد مناسبی داشتند، کالا یا بن خرید اعطا می‌شد. اما مشکل اینجا بود که اکثر مشتریان عملکرد ضعیفی داشتند. البته تا اواخر دهه 90 میلادی، داشتن دوربین ویدئویی حکم ”جاسوسی“ را داشت، اما امروزه هر فرد، چند دوربین در اختیار دارد!

امروزه بسیاری از مؤسسات خدمات رصد مخفیانه فرآیند فروش و خرید در فروشگاه را ارائه می‌دهند که نتایج بسیار دقیقی هم به همراه دارد اما مشکل اینجاست که هزینه‌های این مؤسسات بسیار بالاست و اگر فروشگاه‌های شما دارای شعبه‌های بسیار هستند، هر ماه تعداد محدودی از شعبه‌ها را در اختیار این مؤسسات قرار دهید تا رصد آنها را انجام دهند و از طرف دیگر، هزینه‌های سنگین به شما تحمیل نشود. اما چطور می‌توانید بدون صرف هزینه‌های سنگین، فرآیند خرید مشتریان را در فروشگاه‌تان رصد کنید؟ یکی از بهترین راه‌ها، کمک گرفتن از اطرافیان‌تان، دوستان، اعضای خانواده، اقوام و همکاران‌تان است که می‌توانند مشتاقانه به شما در این رابطه کمک کنند و می‌توانید اطمینان داشته باشید که یافته‌هایشان واقعی است و ساخته‌ی ذهن‌شان نیست.

وقتی من (نویسنده مطلب) فروشگاه خودم را در اختیار داشتم از دوستانم درخواست می‌کردم که رصد مخفیانه را برایم انجام دهند. آنها هر بار یکی از دوستان خود را با خود به فروشگاه من می‌آوردند و همزمان با فرآیند خرید، سؤالاتی را که از قبل در پرسشنامه نظرسنجی‌شان فهرست کرده بودند از آنها می‌پرسیدند تا مشخص شود چه حس و ذهنیتی از خرید در این فروشگاه دارند و چرا فلان خرید را انجام دادند و انگیزه‌شان چه بود و چه محرک‌هایی باعث این انتخاب‌ها می‌شد. من هم در مقابل این لطف آنها، به فردی که همراه دوستم به فروشگاه آمده و خرید کرده بود، بن تخفیف کافی‌شاپ یا سینما می‌دادم و به دوستم هم بن تخفیف فروشگاه خودم را. گاهی حتی به آن مشتری هم بن تخفیف یا کارت هدیه می‌دادیم که هزینه خریدی که انجام داده بود به صفر برسد.

می‌توانید بودجه‌ای را که برای تبلیغات فروشگاه‌تان کنار گذاشته‌اید، صرف رصد و بررسی فرآیند خرید مشتریان کنید، و مطمئن باشید که این کار بسیار کمتر از تبلیغات برایتان هزینه خواهد داشت. هر ماه دو یا سه بار این کار را انجام دهید و حتماً یک نفر را مسئول بررسی و ثبت نتایج قرار دهید تا از پراکندگی نتایج و برداشت‌های متفاوت جلوگیری شود.

امروزه پس از مراجعه به بسیاری از فروشگاه‌ها، کافی‌شاپ‌ها و رستوران‌ها، پرسشنامه‌ای به همراه درخواست تلفن تماس برای نظرسنجی در مقابل‌تان می‌گذارند تا دیدگاه و نظرتان را درباره کیفیت خدمات و میزان رضایتمندی‌تان درج کنید و پرسنل بتوانند در صورت نیاز، با شما تماس بگیرند و نکات مثبت و منفی را از شما بپرسند. اما نکته قابل توجه اینجاست که به صرف اینکه مشتری درباره خدمات یا غذا یا خریدی که از شما دریافت کرده نظر مثبت داشته باشد یا منفی، این نمی‌تواند برای شما و پرسنل‌تان جنبه آموزشی داشته باشد. چنین نظرسنجی‌هایی نمی‌توانند در رفتار پرسنل‌تان تغییری ایجاد کنند.

همانطور که پیش از این اشاره کردیم، هر حرکتی که برای ارزیابی عملکرد پرسنل در جهت جلب رضایت مشتریان و ایجاد حس و ذهنیت مثبت در آنها انجام می‌شود باید بتواند در عملکرد و رفتار پرسنل تغییر ایجاد کند، در غیر این صورت، فقط حرکتی فرمالیته و سطحی خواهد بود. وقتی شما بتوانید از طریق فیلمبرداری و صدابرداری، بطور سرّی و مخفیانه، عملکرد پرسنل و مشتریان را در تعامل با یکدیگر در فرآیند خرید مشاهده کنید، در صورتی که برای هر یک از پرسنل این سؤال مطرح شود که ”اِشکال کارم کجا بود؟“، شما می‌توانید بجای استناد به چند خط اظهارنظر نوشتاری مشتریان، ویدئویی را از رفتار و عملکرد آن پرسنل برای او نمایش دهید و نمونه‌ای عینی و ملموس را برای تغییر در رفتار و سیاست فروش برایش فراهم کنید.

در ویدئوها و نظرسنجی‌هایتان از مشتریان بخواهید که بطور دقیق مشخص کنند که چه نکته‌ای را دوست داشتند و چه نکته‌ای برای آنها دل‌زننده و ناراحت‌کننده بود. حتی اگر هم از ساختار نظرسنجی درصدی استفاده می‌کنید، بجای درخواست نمره رضایت از 1 تا 5، درخواست نمره از 1 تا 7 بکنید. چون در حالت نمره 1 تا 5، در اکثر مواقع نمره 3 خواهید گرفت و این شما را بر سر دوراهی قرار می‌دهد که این نمره متوسط 3، چه مقدار از رضایت را نشان می‌دهد. در مجموع اینکه، به هر شکل که فرآیند فروش در فروشگاه‌تان را مطالعه می‌کنید، باید مدارک و نمونه‌های عینی و واقعی را جمع‌آوری کنید تا بتوانید بطور دقیق‌تر به ارزیابی عملکرد پرسنل‌تان بپردازید.



تأثیرگذاری بر رفتار مشتریان در سوپرمارکت و هایپرمارکت - قسمت دوم

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ایران،سوپرمارکت‌ها جزء تفکیک‌ناپذیرِ زندگی‌ِ هر روزه‌ی ما هستند ولی ما آنها را دستِ‌کم می‌گیریم.
 در بخش اول این مقاله، درباره‌ی ابعادی از رفتار مشتریان در فروشگاه صحبت کردیم. در اینجا به ابعاد دیگری از موضوع می‌پردازیم.
خرده‌فروشان و تولیدکنندگان، برای فروختنِ کالاها و محصولاتِ خود، پیش از هر چیز، باید سعی کنند توجه ما را جلب کنند، سپس به‌نحوی سرعتِ حرکتِ ما را در فروشگاه کاهش دهند، سپس وادارمان کنند بایستیم، به کالا نگاه کنیم و برای خریدنِ آن تصمیم بگیریم.
وقتی که توجه ما را به سمتِ محصول جلب کردند، دیگر ما عابرانِ در حال گذر نیستیم، بلکه خریدار محسوب می‌شویم. اینجاست که فرآیند فروش وارد مرحله‌ی تازه‌ای می‌شود: نهایی‌سازیِ فروش.
در نهایی‌سازیِ فرآیند فروش در تحقیقِ فروش مربا، یکی از محدودیت‌های ذهن انسان در پروسه‌ی تصمیم‌گیری مشخص شد. منطقه‌ی کورتکسِ پیش‌قدامی، که مسئول ارزیابی احتمالات و اتخاذِ تصمیمات سنجیده است، تنها قادر به مدیریت و ارزیابیِ حدود 7 قطعه داده (اطلاعات) است در هر ورودِ داده‌ای است. کافی‌ست این بخش از مغز را با داده‌هایی بیش از ظرفیت مواجه کنید تا فرآیند تصمیم‌گیریِ ذهنی را مختل و فلج کنید و اینجاست که شما به عنوان مشتری از ادامه‌ی خرید منصرف می‌شوید رویکرد و برخوردی طبیعی و خطرگریز را در پیش می‌گیرید و از ادامه‌ی توجه به کالاها و تصمیم‌گیری منصرف می‌شوید.
در شرایطی که با تصمیم پیچیده‌ای روبرو می‌شویم، به دو شیوه می‌توانیم عمل کنیم: نخست اینکه کاغذ و خودکاری برداریم و در اتخاذ تصمیمی منطقی به این بخش از مغزمان کمک کنیم که البته در فضای سوپرمارکت، این کار به دو دلیل نتیجه نمی‌دهد: اول اینکه وقت این کارها در سوپرمارکت وجود ندارد و دوم اینکه با در نظر گرفتنِ نتیجه‌ی پیش‌پاافتاده‌ای که این خودکار-و-کاغذبازی در اختیارمان می‌گذارد، به دردسرش نمی‌ارزد. به نظر نمی‌رسد که انتخاب یک مربا از بین چند مربا، تصمیم چندان حیاتی و پیچیده‌ای باشد!
اقدام دیگری که می‌توانید در پیش بگیرید این است که این بخشِ تصمیم‌گیرنده در مغز را دُور بزنید و به غرایز و ذائقه‌تان تکیه کنید. برای این کار، مغزتان از قسمت‌های مختلف از جمله نوکلِئوس‌اَکام‌بِنس و اینس‌یولا استفاده می‌کند که بطور ناخودآگاه در شرایط مختلف اقدام به جمع‌آوریِ داده‌های حسی می‌کنند و پس از آن، بدون اینکه خودمان خبر داشته باشیم، در جهتی که می‌خواهند شما را هدایت می‌کنند. تعاملِ میان این دو بخش از مغز باعث ایجاد انگیزه، حس و محرک برای انتخابِ کالایی خاص می‌شود. چند دفعه اتفاق افتاده است که کالایی را خریداری کرده‌اید ولی نتوانسته‌اید دلیل منطقی و قانع‌کننده‌ای برای انتخابِ آن ارائه کنید و فقط گفته‌اید، ”حس کردم باید همین رو می‌خریدم!“
البته به نظر نمی‌رسد تعامل این دو بخش از مغز برای هدایت ما به اتخاذِ تصمیمات خاص ترفند مناسبی برای خرید کردن باشد چون این شیوه‌ی انتخابی، بر اساس فرآیند فرگشت، در انسان به همراهِ سایر گونه‌های جانداران تکامل یافته است تا در شرایط خاص انتخاب کنند که بایستند و بجنگند یا این‌که بگریزند و این کاملاً واکنشی احساسی و هیجانی است که در شرایط کنونی، روی انتخاب‌هایی که در فروشگاه انجام می‌دهیم تأثیر می‌گذارد و در واقع ما را فریب می‌دهد.



ساختار و چیدمانِ سوپرمارکت

«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،تابه‌حال از خودتان پرسیده‌اید چرا در فروشگاه‌های خرده‌فروشی مانند سوپرمارکت‌ها و هایپرمارکت‌ها، میوه و سبزیجات را درست در قفسه‌های نزدیک به درب ورودی قرار می‌دهند، اما شیر و لبنیات را در قفسه‌های انتهاییِ فروشگاه؟ این نحوه‌ی چیدمان تصادفی نیست! مقصود، افزایش سودآوری برای فروشگاه است!
چرا هر چند وقت یک‌بار، محل کالاهای اساسی و پُرمصرف را تغییر می‌دهند تا شمای مشتری مجبور شوید اطرافِ فروشگاه را به‌دنبالِ آنها بگردید؟! آیا می‌دانستید اگر کالایی در نقطه‌ی خاصی قرار گرفته، بدون‌شک دلیل خاصیِ پشت این قضیه بوده است؟!
همه چیز به‌نحوی جفت‌وجور و طراحی شده تا شما را به سوپرمارکت یا هایپرمارکتِ مورد نظر بکشاند، فکر و احساسات‌تان را روی فضای فروشگاه و کالاهای عرضه شده قفل کند و به مدتِ طولانی‌تری شما را در آنجا نگه دارد. بیشتر ماندنِ شما در فضای فروشگاه یعنی خرج کردنِ پول بیشتر.
صاحبان فروشگاه به شما توصیه می‌کنند که از سیستم اطلاع‌رسانیِ پیامکیِ فروشگاه‌شان استفاده کنید تا از کالاهایی که به مدت محدود با تخفیف ویژه عرضه می‌شوند مطلع شوید. در ضمن، به وبسایت فروشگاه نیز مراجعه کنید و با اشتراک در کلوب مشتریان یا استفاده از فلان طرح ویژه، از تخفیف ویژه برخوردار شوید!
حال، از زاویه‌ی یک مدیر فروشگاه خرده‌فروشی به چیدمان وسوسه‌انگیز کالاها نگاه می‌کنیم:
1. سبزیجات، میوه‌ها و گل‌های تازه: مشتریان حس تازگی را دوست دارند. بسیاری از فروشگاه‌ها به‌اشتباه، نان و شیرینی، شکلات و کالاهای پرمصرف را در همان ابتدای درب ورود به سوپرمارکت یا هایپرمارکت خود قرار می‌دهند. این اولویت‌بندی، نه‌تنها باعث می‌شود که مشتری نیازهای خود را در همان قدم‌های اول در ورود به فروشگاه برطرف کند و به قسمت‌های دیگر فروشگاه مراجعه نداشته باشد، بلکه آن حس تازگی و خوشایند را در ابتدا ورود، دریافت نمی‌کند. قرار دادن میوه‌ها و سبزیجات و گل‌های تازه، این حس را القا می‌کند که ”بقیه‌ی کالاهای ما هم به همین تازگی هستند. پس به تورِ خود در فروشگاه ما ادامه دهید!“
2. پراکندگی کالاهای پرمصرف: گوشت و فرآورده‌های آن در یک گوشه‌ی فروشگاه، نان و غلات در گوشه‌ی دیگر، آن‌طرف شیر و لبنیات و در گوشه‌ی دیگر برنج و حبوبات و…. هرگز این مواد غذاییِ پرمصرف را در یک گوشه‌ی سوپرمارکت یا هایپرمارکتِ خود قرار ندهید. زیرا در این صورت مشتریان تمام نیازهای خود را در همان گوشه‌ی فروشگاه‌تان برطرف خواهند کرد و کالاهای سایر قسمت‌ها روی دست‌تان خواهند ماند!
3. ارزان‌ترین کالا یا کالایی که در دسترس‌تر است: مشتری‌ها دو دسته هستند: یکی آن‌هایی که دنبال جنس ارزان هستند و دیگر آن‌هایی که عجله دارند. آنهایی که عجله دارند، حتی اگر دنبال قیمت مناسب باشند، به هر حال، اولین کالایی را که در دسترس‌شان باشد برمی‌دارند. آن‌هایی هم که دنبال جنس ارزان هستند معمولا طبقات مختلف قفسه‌ها را به‌دنبال نوع خاصی از کالا که قیمت مناسب‌تری در مقایسه با نمونه‌های مشابهِ اطراف خود دارد می‌گردند. بنابراین کالاهایی که قیمت مناسب یا پایین‌تری دارند، نیازی نیست که در طبقات هم‌سطح و هم‌ارتفاع با چشم‌های مشتریان قرار بگیرند. چون در هر صورت، مشتری‌ای که به دنبال کالای ارزان‌تر است، آن را در هر طبقه‌ای از قفسه (بالاتر یا پایین‌تر از ارتفاع چشم) پیدا خواهد کرد. بنابراین قفسه‌های هم‌سطح با چشم‌های مشتریان برای قرار دادن کالاهایی مناسب است که قیمت بالاتری دارند یا فروش رفتنِ آنها برای فروشگاه سودآوری بیشتری دارد.
البته مشتریانی هم هستند که زیر بارِ این ترفندهای استراتژیک در چیدمان کالاهای فروشگاهی نمی‌روند و از قبل به‌صورت آنلاین یا با استفاده از اپلیکیشن‌های مختلف، مقایسه‌ی قیمت‌ها و کالاهای موجود در بازار را انجام می‌دهند و با اطلاع و ذهنیتِ قبلی به فروشگاه مراجعه می‌کنند و از همان ابتدا می‌دانند که چه بِرَندی را با چه قیمتی خریداری خواهند کرد!