«تجهیزات فروشگاهی ایران»- تجهیزات فروشگاهی شرکت ریتیل ایران،5- مدیران افراد نامناسبی را استخدام کرده و کارمندان شایسته را هم تشویق نمیکنند:
کارمندان خوب و سختکوش خواهان همکاری و همفکری با مدیران حرفهای هستند اما زمانی که مدیران به استخدام افراد مناسب تمایلی نشان نمیدهند و در عوض، افراد نامناسب را تشویق میکنند موجب بیانگیزگی افراد فعال در سازمان میشوند. در حالی که کارمندان کوشا، برای دستیابی به ترفیع در کار، سخت تلاش میکنند، این موقعیت در اختیار افراد نالایق قرار میگیرد. این توهین بزرگی بهشمار میرود و جای تعجب نیست که کارمندان لایق، محل کار را ترک کنند.
6- مدیران به کارمندان، اجازه بروز احساسات و دنبال کردن علایقشان را نمیدهند:
کارمندان با استعداد، پر شور هستند و اگر فرصتهایی برایشان فراهم شود تا بتوانند تمایلات خود را دنبال کنند، موجب پیشرفت، بهرهوری و رضایت شغلی آنان میشود. اما بسیاری از مدیران، خواهان فعالیت کارمندان در فضای بسته هستند، در حقیقت چنین مدیرانی از کاهش بهرهوری در صورتی که به کارمندان اجازه دهند تا به دنبال علایق خود باشند، واهمه دارند اما این ترس کاملا بیاساس است. طبق مطالعات انجام شده، افرادی که میتوانند علایق خود را در کار دنبال کنند، خوشحالی را تجربه میکنند که پنج برابر از حالت عادی،پربارتر و سازندهتر است.
7- مدیران در تقویت مهارتهای کارمندان ضعف دارند:
زمانی که از مدیران درباره دلیل بیتوجهی به کارمندان سوال میشود، سعی میکنند خودشان را با کلماتی نظیر «اعتماد»، «استقلال» و «توانمندسازی» تبرئه کنند که اصلا منطقی بهنظر نمیرسد. مدیران موفق، بدون در نظر داشتن اینکه تا چه اندازه کارمندان بااستعداد هستند، به خوبی از عهده مدیریت برمیآیند، به کارمندان و کارشان توجه میکنند و دائما در حال گوش کردن و ارائه بازخورد هستند. این تمام کار نیست بلکه آغاز کار است. بهعنوان مدیر این وظیفه شما است تا زمینههایی را برای کارمندان با استعداد فراهم کنید تا بتوانند مجموعه مهارتهای خود را توسعه دهند. با استعدادترین کارمندان حتی بیشتر از کارمندان بیاستعداد، خواهان دانستن نظرات و بازخورد دیگران درباره کارهایشان هستند و این وظیفه به عهده مدیران است و اگر در انجام این کار کوتاهی ورزند، بهترین کارمندان هم احساس بیحوصلگی کرده و از خودراضی خواهند شد.
8- مدیران در شکوفایی خلاقیت کارمندان به درستی عمل نمیکنند:
با استعدادترین کارمندان درصدد بهبود شرایط موجود هستند. اگر مدیران، توانایی کارمندان را در ایجاد تغییر و بهبود کارها به این دلیل که با وضعیت موجود راحت هستند از آنها بگیرند باعث تنفر کارمندان از کار خود، از بین رفتن میل ذاتی در خلق کردن و ایجاد محدودیت برای آنان شده و همچنین خود مدیران هم دچار محدودیت میشوند.